مدت زمان تسلط پیدا کردن به زبان جدید
یک دانش آموز منضبط که توسط معلم راهنمایی می شود، از روش های یادگیری درست استفاده می کند و زبان «دسته 1» را یاد می گیرد، می تواند در عرض سه ماه تسلط متوسطی کسب کند. حافظه فعال
از طرف دیگر، همان دانش آموزی که یک زبان «دسته 5» را یاد می گیرد، به دو سال زمان نیاز دارد تا تسلط متوسط را به دست آورد.
سابقه شما
مهارتهای قابل انتقال به شما کمک میکنند تا مهارتهای مرتبط نزدیک را در بسیاری از زمینهها مانند یادگیری زبان، کارآمدتر بیاموزید.
در زبانشناسی، درک متقابل مفهومی است که شما را قادر میسازد زبانها و گویشهای نزدیک به هم را با سهولت بیشتری یاد بگیرید یا تشخیص دهید. به عبارت دیگر، اگر 1100 ساعت مورد نیاز را برای یادگیری هندی صرف کنید، می توانید زبان های نزدیک آن – گجراتی و اردو – را در کسری از زمان یاد بگیرید.
در سه خانواده زبان اروپایی، ژرمنی، رومی و اسلاوی، برخی از زبان ها دارای چنان درک متقابل قوی هستند که گویشوران مختلف می توانند با استفاده از زبان خود با یکدیگر گفتگو کنند! تکنیک های مدیریت زمان
با این حال، باید مراقب درک نامتقارن باشید. به عنوان مثال، ایتالیایی و پرتغالی زبانان می توانند اسپانیایی را سریعتر از یک اسپانیایی زبان ایتالیایی یا پرتغالی بفهمند.
سایر عواملی که زمان مورد نیاز برای یادگیری یک زبان را تعیین میکنند عبارتند از آشنایی فعلی شما با زبانهای خارجی، و همچنین مواجهه قبلی شما با زبان در حلقه خانواده و دوستانتان.
انگیزه، نگرش و طرز فکر
هنگامی که هر مهارت جدیدی را یاد می گیرید، به سرعت متوجه می شوید که این مهارت بیشتر فنی است
هنگامی که هر مهارت جدیدی را یاد می گیرید، به سرعت متوجه می شوید که ماهیت آن فنی، تکراری و گیج کننده تر از آن چیزی است که تصور می کردید. ممکن است گاهی خسته، ناامید و دلسرد شوید، و آن وقت است که واقعاً مورد آزمایش قرار می گیرید.
افراد موفق این لحظات را پیشبینی میکنند و با پایبندی به برنامه با آنها مبارزه میکنند. آنها آرام می مانند و می دانند که پاسخ به هر چالشی که پیش بیاید به ناچار ظاهر می شود.
آنها یک “ذهنیت رشد” را حفظ می کنند و مبارزه را می پذیرند و اعتماد دارند که نه تنها با گذشت زمان به هدف می رسند، بلکه به عنوان یک شخص قوی تر ظاهر می شوند. آنها بر روی کاری که در دست دارند متمرکز میشوند، درگیر صحبتهای مثبت با خود میشوند و از مرتبط ساختن ناتوانی خود در انجام کاری با احساس ارزشمندی خود خودداری میکنند.
اضطراب زبان خارجی، AKA xenoglossophobia، یک نبرد واقعی است که بسیاری از مسافران، خواه از آن آگاه باشند یا نه، باید پیروز شوند.
تسلط بر حتی ساده ترین زبان ها عزم شما را در طول جلسات مطالعه محک می زند. هر چه بیشتر بتوانید در این لحظات دوام بیاورید، بیشتر از طریق مفاهیم گیج کننده آرام می گیرید.
به طور خلاصه، هر ساعت یادگیری زبان برابر نیست. تخمین 600 ساعت می تواند به سرعت به 800 یا 900 ساعت برسد، اگر مرتباً خود را گیج، ناامید یا به راحتی پریشان می کنید.
معلمان، تکنیک ها، و ابزار
دو بازیکن را تصور کنید که در بسکتبال روی پرش خود کار می کنند: یکی خودآموزی است که به تنهایی با استفاده از کتاب ها، برنامه ها و تماشای فیلم های بسکتبال تمرین می کند. دیگری اصول اولیه را از مربی تیم بسکتبال دبیرستان خود می آموزد و همچنین به تنهایی تمرین می کند.
اگر هر دو بازیکن 1000 ساعت در پرش شوت خود تمرین کنند – فرم و برد اولیه تیراندازی خود را کامل کنند – بازیکن دوم احتمالا تیرانداز دقیق تری خواهد شد. او دستورالعمل های متخصص و بازخورد فوری را دریافت می کند و به سرعت تکنیک های تیراندازی مناسب را توسعه می دهد.
او راهبردهای ذهنی مانند تجسم شات و تمرینات تنفسی را یاد می گیرد و از آنها استفاده می کند تا مکانیک ذهن و بدن خود را هماهنگ کند. او از نظم و انضباط، تشویق و راهنمایی مربیان و هم تیمی ها بهره می برد که خودآموخته از آن بهره مند نخواهد شد.
هر یک از این رویکردها بهتر از نداشتن رویکرد است، اما اگر می توانید یک مربی خصوصی استخدام کنید، مطمئناً باید آن را در نظر بگیرید.
داشتن یک معلم زبان خوب یا از طریق کلاس های گروهی یا تدریس خصوصی، روند یادگیری شما را به شدت افزایش می دهد. عادت به استفاده از ابزارهای یادگیری مانند کتاب، بازی و اپلیکیشن های موبایل نیز پیشرفت شما را سرعت می بخشد.